تيانا عمر مامان و باباتيانا عمر مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 20 روز سن داره

تیانا عمر مامان و بابا

لحظه های نزدیک به تولد

دختر عزیزم سلام اینروزها تماما دارم خاطره های اخرین روزهای بارداریم رو مرور میکنم و به لحظات قشنگی که تو  دلم بودی فکر میکنم. اما قشنگتر از اون،روزهایی بودن و هستن که تو در کنارمونی و با سختی و راحتی زیاد گذشتن و پیش رو داریم از اون لحظه ای که برای اولین بار در اغوش گرفتمت و با وجود تو تمام دردهام رو فراموش کردم و تا الان که گاهی اوقات خودِ شیطنت ها و مریض بودنت برام یه درد میشه. تو این یکسال خیر و برکت و شیرینیِ زندگیمون خیلی بیشتر شده و لحظه به لحظه بیشتر خدا رو شکر میکنم. هیچوقت فکر نمیکردم داشتنِ بچه انقدر لذت بخش باشه.الهی که همیشه سالم باشی و با موفقیت زندگی کنی. اما داریم به اولین سالگرد تولدت نزدیک میشیم .حال و هوای ...
19 آبان 1392

عکس؛11 و 12 ماهگی

این بلز هدیه 11 ماهگیته موش کابینت           رفته بودیم باغ               همراهی خدا مثل نفس کشیدن است: ارام بیصدا همیشگی. در پناهش باشی   ...
7 آبان 1392

تیانا و مریضی

یه سلام قلنبه به دختر یکی یه دونه ی خودم .حدودا 1 ماهی هست که ننوشتم.حالا دلیلشو میگم:  اول از همه 12 ماهگیت مبارک قربونت برم .وزنت شده 9 کیلو که جای خوشحالی داره. مروارید ششمت 4 مهر خودشو نشون داد .شماره 2 سمت راست ،ردیف بالا .7 مهر خاله جمیله اومد خونمون و تو خیی با تِدی (هاپوشون) بازی کردی .از فرداش تو مریض شدی .1 هفته ای طول کشید تا خوب شی .3-4 روزخوب بودی دوباره بعد از حمام مریض شدی.بازم دارو نخوردنت و دوام مریضی. از دیروز 2 ابان هم دوباره تب کردی و باز امپول خوردی اما خیلی گریه کردی بمیرم واست مامانی.وقتی هم مریضی انقدر بهونه گیری میکنی که دیوونه میشم .اینم دلیلش که تو این مدت تماما مریض بودی و بهم فرصت نمیدادی. البته بدون ه...
4 آبان 1392
1